در ابتدای این نشست، دکتر خدابخش گودرزوند چگینی پژوهشگر پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران مطالبی در خصوص نقش دانشکدههای کشاورزی در شناخت و درک مسأله، طراحی راه حل، برقراری ارتباط با کشاورز و اجرای راه کارها بیان کرد. وی به نقش مدیریت دانشگاهی، نقش دفاتر ارتباط با صنعت، نقش دفتر پژوهشهای کاربردی، نقش کارشناسان و پژوهشگران دانشگاه و نقش هیأت علمی و دانشجو اشاره کرد وگفت: هر شخصی باید نقش خود را به شکلی صحیح و علمی اجرا کند و از تعصب، فشار، انداختن بار بر دوش یک شخص و مدیریت و ایجاد یأس و نا امیدی پرهیز نماید. باید مجهز به علم، اخلاق، معرفت و دلسوزی بود و به توان اعضای هیات علمی و غیرعلمی در تیم حل مسأله اعتماد داشت تا به هدف رسید. ارائه برخی نکات مهم و اساسی در خصوص شیوههای تعامل با مراکز تحقیقات کشاورزی، مراکز ترویج کشاورزی، شرکتهای واسط و تولیدکننده ابزارآلات و تجهیزات، شرکتهای واسط اجرایی و در نهایت شیوه تعامل با کشاورز کلان و خردهپا از دیگر مباحث مطرح شده توسط این پژوهشگر دانشگاهی بود. در این نشست، همچنین برخی تجربیات و موارد اجرایی توسط آن مرکز دانشگاهی در عرصه خصوصی و دولتی ارائه شده و نقاط فرصت و تهدید بررسی گردید. در این جلسه هم اندیشی، بر اهمیت مواردی که منجر به بروز نقش صحیح و واقعی دانشگاه در مزرعه می شودتأکید شد. این موارد شامل؛ 1- لزوم حمایت بیشتر از تولید علم (محض، پایه و کاربردی) در گروههای آموزشی که مطمئناً اهداف چنین دانشی درک و حل مشکل خواهد بود (حتی دانش محض)، 2- تقویت نقش واسطهای دفاتر ارتباط با صنعت و دفاتر پژوهشهای کاربردی دانشگاهها برای برقراری ارتباط با صنعت، جستجوی مسائل خارج از دانشگاه و انتقال مسأله به داخل گروههای آموزشی (لزوم حضور کارشناسان خبره مرتبط با رشته با درجات علمی بالا و بدون تعهدات هیأت علمی تا بتوانند بدون مشغله این نقش را به شکل بهینه اجرا نموده و مسائل را به گروه تخصصی ارائه دهند)، 3- لزوم حضور کارشناسان خبره و متعهد در رشتههای مختلف آموزشی، به منظور انتقال راهکارهای پیشنهادی گروههای آموزشی و تیم حل مسأله به مزرعه، 4- لزوم وجود کارشناسان خبره به عنوان رابط بین دانشکدههای کشاورزی و مراکز ترویج و تحقیق وزارت جهاد کشاورزی، و بین دانشکدههای کشاورزی و کشاورزان خردهپا و کلان، 5- لزوم درک متقابل و صحیح بین دانشکدههای کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی از وظایف، فرصتها، محدودیتها و امکانات یکدیگر و تقویت روحیه همیاری و کاهش رقابت های نامطلوب 6- لزوم درک صحیح دانشگاه از حدود وظایف اعضای هیأت علمی در زمینههای مختلف: توجه به این موضوع که یک عضو هیأت علمی و دانشجوی تحت هدایت به تنهایی توان تأمین و پیشبرد همه ملزومات را ندارند (در یک زمان داشتن توقع از یک شخص برای آموزش، تربیت، پژوهش، تولید علم، انتشار علم، انتشار راهکار، ارتباط بینالمللی، ارتباط صنعتی، کارآفرینی، تعامل با دستگاههای اجرایی، داشتن اختراع، ثبت شرکت دانشبنیان، و دیگر موارد فشار زیادی را به فرد و حتی به تیم وارد میکند و ممکن است موجب فرسایش، شعارزدگی، عدم تمرکز ذهنی و عدم پویایی در ارائه راهکار و حل مسأله شود)؛ لازم است درک صحیح، توقع منصفانه، یاری معنوی و ذهنی و پشتیبانی پژوهشی-تجهیزاتی صورت گیرد. حمایت خاص و گاه پافشارانه از یک وظیفه جهتدار، موجب به حاشیهراندن یا قربانی کردن برخی وظایف اساسی دیگر و مشکلات ناخواسته یا ضعفهای بعدی در سایر وظایف خواهد شد، 7- لزوم تعهد اخلاقی و علمی برای حل واقعی مسائل و دوری از غرق شدن در منافع شخصی چه از سوی متقاضی حل مسأله و چه از سوی مجری حل مسأله، 8- لزوم فرهنگسازی برای کشاورزان و آموزش ایشان در خصوص پذیرش نقش علم و دانشگاه و اعتماد به تیم حل مسأله، 9- لزوم صبر و دوری از عجله برای حل مسأله و توجه به اهمیت زمان برای حل صحیح و واقعی مشکل کشاورز (صبر متقاضی حل مسأله و صبر فرد یا تیم حل مسأله)، 10- لزوم تقویت فعالیت گروهی حقیقی اعضای هیأت علمی، دانشجو و کارشناس خبره به صورت یک بدنه واحد، جمعی مسئول و جمعی فعال11- تقویت علمی و قدرت حل مسأله دانشکدهها تا حدی که دانشگاه به متقاضی صنعتی اطمینان دهد در صورت عدم حل مشکل خسارت با دانشگاه خواهد بود (یعنی حمایت کامل از تیم حل مسأله قدرتمند) است. |